TvNostalgia

TvNostalgia

OldActors
TvNostalgia

TvNostalgia

OldActors

عکس و یادداشتی از فیلم موسرخه


فیلم موسرخه


کارگردان : عبدالله غیابی

نویسنده : علیرضا داوودنژاد


۱ - ایرج قادری .... موسرخه

۲ - مرتضی عقیلی .... علی

۳ - ایرن .... نیر

۴ - عبداله بوتیمار .... شعبان

۵ - علی آزاد .... حسن تبعیدی

۶ - مرتضی حاج سید احمدی .... حبیب

۷ - یوسف رجبی .... پدر آهو

۸ - رهبری ....

۹ - نسرین ....

۱۰ - هنگامه ....

۱۱ - عشرت ....

۱۲ - پروانه ....

۱۳ - محمد حقدل ....

۱۴ - فرزانه داوری .... آهو

محصول سال 1353


نیر (ایرن) پس از قتل زنی زمین های شعبان (عبدالله بوتیمار) را تصاحب کرده و شعبان را به عنوان قاتل روانه ی زندان کرده است. او در زمین های شعبان خانه ی عمومی ساخته و جوانی موسوم به موسرخه (ایرج قادری) از او حمایت می کند. شعبان پس از این که با نیر درگیر می شود توسط عوامل او به قتل می رسد. حبیب (مرتضی احمدی)، که قهوه چی است، دختری به نام آهو (فرزانه داوری) را می رباید تا به نیر بسپارد. سهراب (شاهین)، برادر آهو، و پدرش (یوسف رجبی) در جستجوی آهو وارد بندرعباس می شوند. موسرخه به آهو دل می بازد و بر سر او با نیر درگیر می شود. نیر به عواملش می سپارد تا موسرخه را به قتل برسانند. از یک طرف سهراب و پدرش و از طرف دیگر حسن تبعیدی (علی آزاد) نیز با موسرخه درگیر می شوند، و خود موسرخه نیز بر اثر سوء تفاهمی با دوستش علی (مرتضی عقیلی) در می افتد. موسرخه نیر را به قتل می رساند و علی به دست حسن تبعیدی از پا درمی آید. موسرخه و آهو به کمک ناخدای لنجی به آن سوی آب می گریزند، و وقتی سهراب و پدرش اطمینان می یابند که نیت موسرخه خیر است، و برای سعادت آهو تلاش می کند از تعقیب او خودداری می کنند.

نمایش آنلاین و دانلود تیتراژ ابتدای فیلم زن باکره همراه با صدای فریدون فروغی


دانلود کلیپ


تیتراژ کامل ابتدای فیلم زن باکره همراه با ترانه ای از زنده یاد فریدون فروغی با شرکت منوچهر وثوق مرتضی عقیلی




کارگردان : ذکریا هاشمی


محصول سال 1352




برزو (منوچهر وثوق) با مریم (کارمن اسکویی) قول و قرار ازدواج می گذارد، و خواهرزاده اش زهره (ارغوان ) در پی فرصتی است که نامزدیش را با امیر (مرتضی عقیلی) اعلام کند. آقا مجتبی (بهرام وطن پرست)، جاهل محل نیز به زهره علاقه دارد، و با دوستش اکبر (مهدی فخیم زاده) دنبال فرصتی است که به خواستگاری زهره برود. امیر زهره را به عقد خود درمی آورد و برزو با مریم ازدواج می کند، و مجتبی امیر را نسبت به رابطة برزو و زهره بدبین می کند و پای او را به کافه می کشاند. از طرف دیگر خود برزو نگران رفت و آمدهای مریم و دوستش علی (فرامرز صدیقی) است، و به همسرش بی اعتنایی می کند. مجتبی کماکان آتش بیار معرکه است و امیر برزو را نسبت به زهره و مریم بدگمان تر می کند. شبی برزو،‌ از سر خشم، امیر و علی و اکبر و مجتبی و زهره و مریم را در اتاقکی حبس می کند و به آنها غذای مسموم می خوراند و پس از شرح بدگمانیش درمیابد که این همه مدت در اشتباه بوده است. در آخرین لحظة زندگی، در آن اتاقک دور افتاده، امیر به زهره و برزو به مریم ابراز علاقه می کنند.




سال انتشار : 1352


آلبوم : گرفتار


ترانه سرا : شهیار قنبری


آهنگساز : اسفندیار منفرد زاده


بر روی فیلم زن باکره




تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره


 رنگ چشمای تو بارونو به یادم میاره


وقتی نیستی زندگیم فرقی بازندون نداره


قهر تو تلخی زندونو به یادم میاره


من نیازم تورو هرروز دیدنه 


از لبت دوست دارم شنیدنه






تو مث وثوثه ی شکار یک شاپرکی


تو مث شوق رها کردن یک بادبادکی


تو همیشه مث یک قصه پر از حادثه ای


تو مث شادی خواب کردن یک عروسکی


من نیازم تورو هرروز دیدنه


 از لبت دوست دارم شنیدنه




تو قشنگی مث شکلایی که ابرا میسازن


گلای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازن 


اگه مردای تو قصه بدونن که اینجایی


برای بردن تو با اسب بالدار میتازن


من نیازم تورو هرروز دیدنه


از لبت دوست دارم شنیدنه




تو بزرگی مث اون لحظه که بارون میزنه


تو همون خونی که هر لحظه تورگهای منه


تو مثه خواب گل سرخی لطیفی مثل خاک


من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه


من نیازم تورو هرروز دیدنه از لبت دوست دارم شنیدنه (منبع)